باخیش
سه شنبه 17 بهمن 1391
بؤلوم | فرزانگان یازار : balva
+0 به يه ن

امروز جشن دهه فجر بود.

از ساعت 10 صف ايستاديم زير نور خورشيد ملالي نيست اما....

ميخايم از هر نظري بررسيش كنيم.

مجري:

دانش آموز عزيز كوثر حق زاده مجري برنامه بود انگاري ميخاد فرشاد خانو از اموزش و پرورش اخراج كنه و خودش بشه مجري تموم برنامه هاي اموزش و پرورش اداهاشم كه خيلي ز مد افتادن و از خودش در مياد.با اون خنده هاي مرموزش بازم خدارو شكر ميكروفون اينبار ابرومونو نبرد.

جايزه ها:

بنظر من كه  خيليا زحمت كشيدن رتبه هاي زيادي داشتيم ولي اون جايزه هاي مادي  به كسايي تعلق گرفت كه با دفتر روابط گرمي داشتند.

تازه قسمت جالبش اينجاس خبر نگارا بعد پايان يافتن جشن اومدن.

تو صف ايستاديم يه صداي عجيبي بلند شده ميگه همه باهم مرگ بر شاه مرگ بر شاه مرگ بر شااااه.اونم كي؟ رييس شوراي محترم دبيرستان.

كسي نيس بگه شاه مرد ولي من خودم فهميدم از كجا گفت و كي گف وقت سخنرانيه مدير جون بود.

از اين به بعدم پوشيدن مانتو سفيد به خيابونا ازاده عظيمي مانتو سفيد ميپوشه فقط مواظب باشين گشت ارشاد نگيردتون.

تازه تو جشن كلاسي كلي حال كرديم ولي چون جزوه اسرار دانش آموزاست بازگو نميشه.

نويسنده:پارلا